دریای زندگی

کفشهایم را می پوشم و در زندگی قدم می زنم ... من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد ... آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند ... زندگی به سادگی رفتن است ! به همین راحتی ... زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد ...

دریای زندگی

کفشهایم را می پوشم و در زندگی قدم می زنم ... من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد ... آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند ... زندگی به سادگی رفتن است ! به همین راحتی ... زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد ...

القاعده ...!!!

رفتم توی اتاق همکارام ، با پدیده ی شگفت انگیزی مواجه شدم !

نیمه اسفند ماه و روشن کردن کولر گازی ؟!؟!

وقتی تعجبمو میبینن میگن آقا بهمن سخت نگیر ، هوا گرم شده !

میگم قبول ، شما درست میگید ! اتاق شما چلّه تابستون ! اصن خودِ خودِ شاخ آفریقا ! پَ چرا پنجره هارو باز کردین ؟

میگن : آخه دونفرمون گرمائیم و دونفرمون سرمائی ! پنجره هارو برا این باز کردیم ...

خودمو پررو کردم و گفتم : توی خونه تونم کولرو با پنجره ی باز روشن میکنید ؟

خودشونو مشغول کارشون کردن ! یعنی این فضولیا به تو نیومده ...


میرم وضو بگیرم ، دوتا از همکارا گرم صحبت ! و همزمان درحالی که شیرهای آب کاملن بازه ، دارن وضو می گیرن ...

حساب کردم تمام آب مورد نیاز وضوی یه نفر میشه یه لیوان ! و تمام آب وضوی این همکارا چیزی حدود شصت لیتر آب ...!!!

به شوخی بهشون میگم اگه من یه مرجع تقلید بودم ، فتوا میدادم مسلمونا بجای وضو با خاک تیمم بگیرن تا معضل کم آبی کشور برطرف بشه !

میزنن زیر خنده و میگن : آقا بهمن سخت نگیر ! اینقدرم کشور کم آبی نیستیم ! اینا میخوان آبارو به کشورهای عربی بفروشن ... !!! تازه فاضلاب که دیگه صرفه جوئی نداره ! داره ؟

فاضلابی که خودمون باید با دستگاه تصفیه ش بکنیم ، خودمون با پمپ ، فشارشو تامین کنیم ، بعد توی قبضامون پول آب تصفیه پرداخت کنیم ! این آب صرفه جوئی هم میخواد ؟

راستش وقتی حرفی منطقی باشه ، من یکی لال مونی میگیرم ...


همکاری داریم به شدت وسواس مسواک زدن داره ...

هر بار مسواک زدن ایشون ( طبق کرنومتر بنده ! ) حدود بیست دقیقه طول می کشه !!! ( بوخودا اغراق نمیکنم !)

خب ، اشکالی نداره یه ساعت مسواک بزنه ! اصلن حدیث داریم که نظافت از نشانه های ایمانه ...

اما مشکل من با ایشون اینه که در طول مدت مسواک زدن ، یعنی همون بیست دقیقه ، حتمن باید شیرآب با تمام فشار باز بمونه ... انگار صدای شُرشُر آب ، موزیک متن مسواک زدنشه !

بهش میگم عزیز دل برادر ! میشه جلو اسراف آب رو گرفت !

با دهن پر از کَف ، میگه : خــــودت ! تو خـــونه ی خــــودت ! اینکارو بکن ...

بعد پای حرف و حدیث که میشه ، همه میگیم فرنگی ها چقدر آدمهای بافرهنگی هستن !

-چرا با فرهنگند ؟

-آخه بلدن چطور زندگی کنن ...

-یعنی چی که بلدن چطور زندگی کنن ؟

-یعنی از هرچیزی به قاعده استفاده میکنن !!!

بهش میگم این یکی رو خوب اومدی ! اونا به قاعده ، ما هم درست مثه القاعده ؟؟؟

منظورمو نفهمید یا خودشو به اون راه زده !!!


  • بهش میگم میدونی مصرف انواع انرژیها تو کشورمون چقدر بی رویه و افتضاحه ؟
  • میدونی ایرانیا دو برابر متوسط جهانی آب مصرف میکنن !
  • میدونی کشور ما جزء مناطق نیمه خشکه و بارش سالیانه توی ایران 250 میلیمتره یعنی حدود یه سوم متوسط بارش جهانی ! ( میانگین بارش جهانی هرسال 800 میلیمتره !) و جالب اینه که سرعت تبخیر آب توی ایران چهار برابر بقیه ی دنیاست ...
  • میدونی ایران یکی از 25 کشوریه که در وضعیت بحران شدید آب قرار داره ؟
  • میدونی میزان تلفات آب تو کشورمون حدود 30 درصده ولی همین تلافات توی دنیا حدود 12 درصده !؟
  • میدونی تقریبا هیچ کارشناسی شک نداره اگه مشکل آب به زودی حل نشه ، هفتاد درصد مردم ما مجبور به ترک اینجا می شن . تالاب هورالعظیم ، دریاچه ارومیه و گاوخونی از بین رفتن . مشکل آب فقط مشکل آب آشامیدنی نیست ، کشاورزی ، هوا ، محیط زیست و تولید در همه زمینه ها نیازمند آبه .


  • بهش میگم فکر میکنی توی مصرف برق وضعمون خیلی بهتره ؟
  • هیچ میدونی متوسط مصرف سرانه برق خونگی توی ایران 2900 کیلو وات ساعته ولی متوسط مصرف جهانی زیر 1000 کیلو وات ساعته ؟ یعنی ما حدود سه برابر متوسط جهانی مصرف انرژی الکتریکی داریم ؟ بعبارت دیگه این حجم از تولید برق ، یه کشور 200 میلیون نفری رو جواب میده ؟
  • باور میکنی کشورمون نوزدهمین مصرف‌کننده برق جهان باشه و در ردیف 25 کشور پرمصرف برق جهان قرار داریم ؟
  • میدونی اگه تنها 10 درصد صرفه‌جویی برق خونگی داشته باشیم می‌تونیم با درآمد این صرفه‌جویی‌ها شش نیروگاه 800 مگاواتی در سال راه‌اندازی کنیم ؟


  • بهش میگم هیچ میدونی متوسط مصرف گاز ما ایرانیا چهار برابر متوسط جهانی و حدود 18 برابر ژاپن و سرانه مصرف گاز هر ایرانی 10 برابر مردم کشورهای اروپاییه ؟

داد میزنه میگه: بابا ولم کن ، اینا همه آمارهای الکیه ! اینا میخوان ملتو بچاپن !!!

اگه راست میگی برو به شهرداری بگو چرا چراغهای توی پارکهاش شب تا صبح و صبح تا شب روشنه ؟ چرا خیلی از چراغهای خیابونا بیست و چهار ساعته روشنه ؟ چرا به ما میگن لامپ ِکم مصرف استفاده کنید و خودشون لامپهای پرمصرف آنچنانی استفاده میکنن ؟


و من ، هاج و واج ! هنوز معتقدم که ما ، فرقی نداره ، ملت ، دولت ، مسئولین ، همه و همه ! مثه القاعده ، و کاملن بی نظم و قاعده و صد البته ندانسته و بی برنامه افتادیم به جون منابع کشورمون ...

آخه باور کردنی نیست کشور چین با جمعیتی حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر جمعیت به همون میزانی انرژی مصرف میکنه که کشور ما با جمعیتی حدود هفتاد و هفت میلیون نفر ...

خنده داره نه ؟ اون تتمه ی جمعیت چین ( بدون یک میلیارد ) حدود شش برابر ، و کل جمعیت چین بیست برابر جمعیت کشور ماست ... یعنی هر ایرانی برابر بیست نفر چینی انرژی مصرف میکنه ... 

به قول یه بنده خدائی ، یکی افتاده توی آب و داره غرق میشه و میگه " کمک ! کمک ! " ، اونوقت ما داریم ازش اصول دین می پرسیم و بهش تذکر میدیم که لطفن حجابت رو رعایت کن ! ریشت رو نزن حرامه ! چرا پیراهن آستین کوتاه می پوشی ؟

بابا جان! طرف داره غرق می شه ! داره می میره ، اونوقت شما ازش اصول دین می پرسید؟


 آب آب آب...!!! مشکل جدی کشور، بحران آبه ، شوخی هم نداره ، اگه حقیقت داشته باشه میگن هشت ساله که یه دوره ی سی ساله ی خشکسالی توی کشورمون شروع شده ...

اگه این حرف درست باشه خداااااااااا به دادمون برسه ...

 

نظرات 18 + ارسال نظر
سحرجدید یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 01:45 http://www.kamandmaman.niniweblog

سلام عمو بهمن عزیز ...خوشحالم که پیداتون کردم...البته هنوز هیچ متنی رو نخوندم...ولی همین که پیداتون کردم خدارو شکر...سر فرصت همه رو میخونم

به به چقدر سورپرایز شدم از دیدن کامنتتون
خدارو شکر که شماهم اعلام حضور کردین .
راستش با خوندن کامنت هر دوست قدیمی ، یه احساس رضایت و یه قوت قلبی بهم دست میده ...
احساس میکنم توی یه کشور غریبی ، یه همزبون و یه همفکر پیدا میکنم .
بازم ممنون که تشریف آوردین و سپاسگزارم که برام کامنت محبت آمیزی گذاشتین .
از خدا میخوام که همیشه و در همه حال خودش حافظ و نگهبان کمند و کیمیای گلتون باشه و زیر سایه پر مهر شما و بابا منصور گل زندگی خوبی داشته باشین

ملیحه سه‌شنبه 19 خرداد 1394 ساعت 22:48

سلام داداش بهمن عزیزم
نمیدونم چرا توی قسمت نظرات پیغامم ثبت نمیشه
از مهدیس جون یاد گرفتم اینجوری براتون پیغام بذارم
خیلی خیلی خوشحالم که دوباره پیداتون کردم. انشا ا.. همیشه سالم و خوب باشید.

ملیحه خانم عزیز
چقدر خوشحال شدم که اومدی و چقدر خوشحال شدم که سراغمو از مهربانو خانم گرفتین .
امیدوارم همه چی بر وفق مرادتون باشه و روزگارتون به خوبی و خوشی بگذره .
انشاالله دوباره دورهمی هامون برقرار بشه

مریم سه‌شنبه 19 خرداد 1394 ساعت 22:33

سلام داداش مهربونم
خونه ی دوستی انگلیسی در خانه اشان بودیم و من اجازه خواستم ظرف ها رو با کمک اش ابگشی کنم وقتی چند تا از ظرف ها رو شستم از من خواهش کرد کمتر آب مصرف کنم و فشار شیر آب رو کمتر کنم در ضمن هشدار هم گفت می دونی هر یک لیوان آبی که اصراف میشه می تونه به دست یه آفریقایی برسه و اونو خوشحال کنه و جونش رو نجات بده .
من واقعا قانع شدم که انسانیت این خانم مسیحی قابل تحسین و احترامه . طرز فکر این خانم مهربون ستودنی بود.

مریم خانم عزیز و بسیار محترم
خوشحالم که تشریف آوردین و از اون خوشحالتر که زحمت کشیدین و برامون تجربه تونو از نگاه مردم غرب به اشتراک گذاشتین ... تجربه ای زیبا و کاربردی ...
خاطره ی شما ، منو یاد یه خاطره ی مشابه انداخت ! خاطره ای البته متضاد
چند سال پیش ، توی نماز جمعه تهران ، از لزوم رعایت صرفه جوئی در مصرف آب تذکر میدادن و هشدار بحرانی که ممکنه برامون پیش بیاد ...
فردا ، توی محله مون ، مکالمه ی دوتا همسایه رو به شرح زیر شنیدم :
مشتی علی ، دیشب خطبه هارو در مورد مصرف آب شنیدی ؟
- آره شنیدم ، خیلی خنده داره ! فکر کنم تا چند وقت دیگه بهمون دستور بدن توی توالت با سنگ خودمونو پاک کنیم ...

زرین دوشنبه 18 خرداد 1394 ساعت 14:07 http://zarrinpur.blogsky.com

سلام آقا بهمن عزیز.اولا خونه مبارک امیدوارم براتون پیام اور شادی وسلامتی وسرافرازی باشه.
دوما از اینکه اینقدر دیر اومدم برا تبریک ببخشید که بسیار مشغول گذران روزمرگی بود والبته خدارا شکر همه خیر بود..........
سوم اینکه به نقطه بسیار مهم وقابل توجهی اشاره کردید ..امیدوارم فرهنگ مصرف دربین مردم اینقدر بالا بره که متوجه بشن ،پرداخت هزینه های حاملهای انرژی،نمیتونه دلیل موجهی برای اصراف باشه.
چهارم چرا همکارشما وقتی موقع وضو اب را هدر میده میگه پول فاضلاب دادیم ؟پس اب چی؟

زرین خانم عزیز و گرامی
ممنون که با مشغله و گرفتاریهای روزگار ، بازم به برادر کوچیکتون سر میزنی .انشاالله همه ی گرفتاریها برای خوشیهای زندگی و با دلخوشی همراه باشه .
و اما در مورد آب و فاضلاب باید عرض کنم که ما در شهرمون شرکتی داریم به نام " شرکت آب و فاضلاب " ( مثه همه جای دیگه ! ) اما این شرکت ، آبی رو به مشترکین میده که حتی تا چند وقت قبل ، بوی گند فاضلاب میداد ...
خیلی رک و راست بگم ، بوی چاه توالت میداد ...
خوب یادمه تا همین اواخر ، وقتی صورتمونو میشستیم از بس صورتمون بوی گند میگرفت ، دوباره باید با آب تصفیه که هر ظرف یک و نیم لیتریشو 700 تومن میخریدیم ، دوباره صورتمونو میشستیم تا بوی گند بره !!!
دوم اینکه این شرکت محترم ! آب رو با چنان فشاری به دست مشترکین میرسونه که اگه مشترکی پمپ آب نداشته باشه ، یا احیانن برق نباشه ، آب هم نخواهیم داشت !
باور بفرمائید من که طبقه دوم زندگی میکنم موقعی که برق نباشه ، بی آبی رو هم باید تحمل بکنم ؟
اگه ماشینمونو با آب مثلن قابل شرب و تصفیه شده ای که بهمون میفروشن بشوریم ، بعد از خشک شدن ماشین ، لایه ای از گِل روی ماشین میشینه ...
اگه آبی در ظرفی بمونه ، مثل تشت حمام ، نیم ساعت بعد ته اون ظرف لایه ای از گِل رسوب کرده !
حتی مواقعی هم هست که شک میکنیم آیا میشه با این آب وضو بگیریم ؟ چون رنگ آب کاملن قهوه ای میشه و دقیقن میشه آب مضاف !
طنزی است مرسوم بین مردم ما بدین مضمون که ، نمونه ای از آب شهرمونو بردن شهری دیگه برا آزمایش ، مسئول اون آزمایشگاه تاکید کرد که این آب رو به حیووناتون ندین بیمار میشن ...!!!
زرین بانوی عزیز؛
نمیدونم تونستم منظور همکارمونو برسونم یا نه ...

نگین دوشنبه 18 خرداد 1394 ساعت 12:54

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بر خواهر خوبم ، نوه ی عزیزم و استاد مهربونم نگین بانوی بی همتا .
نگین بانوی عزیز ، باور کن تا کامنتت رو دیدم چند ثانیه ، بدون پلک زدن محو گلستان گلهات شدم
بعد به فکرم رسید که چقدر زحمت کشیدی برای ارسال اینهمه گل ولی راه بهتر و آسونتری هم بود ...
کافی بود فقط توی کامنتت مینوشتی : " نگین "
همین کلمه ی جادوئی به اندازه ی گلستانی از گل بهم انرژی میداد ...
ممنونم که بهم سر زدی ...
خدا میدونه چقدر دل نگرونت بودم و نمیدونستم حال و احوالت رو از کی بپرسم ...
امیدوارم که روز و روزگارت خوب و خوش باشه ...

نادی دوشنبه 18 خرداد 1394 ساعت 09:51 http://nanii.blogsky.com/

سلام

اینم آدرس جدید خدمت شما

سلام بر خواهر خوبم نادی عزیز و گرامی
خوشحالم که دوباره دست بکار شدی و وبلاگ نو ساختی .
انشاالله از شادیهات در این وبلاگ بنویسی ...
حتمن خدمت میرسم .انشاالله...

پونه یکشنبه 17 خرداد 1394 ساعت 21:47

عمو جان شما که دیدید من چقدر مهندسم پریزو کلیدو از هم تشخیص نمیدم نمیگید با این پیشنهادتون موقع کندن لامپ اداره رو منفجر کنم یا خودمو به کشتن بدم (ادمک خنده)
دلم می خواد. خودم اقدام کنم اگر با صندلی گذاشتن زیر پا حل میشد که صد بار تا حالا خودم درستش کرده بودم مشکل اینجاست که سقف خیلی بلنده دستم نمی رسه ولی به فکر انداختید منو شاید میز گذاشتم بعد هم روش صندلی اول صبح که کسی نیست خودم لامپو شل کنم روشن نشه خودمو به کشتن ندم صلوات:))

پونه جان عزیز
خودتو دست کم نگیر ! شما فکر میکنی فارغ التحصیلان مهندسی برق دانشگاه های آزاد ( البته نه همه شون ) بعد از اخذ مدرک مهندسی ، تفاوت بین فاز و نول رو میدونن ؟

مهربانو/ یکشنبه 17 خرداد 1394 ساعت 18:54 http://baranbahari52.blogsky.com/

عجب پستی نوشتی داداش بهمن
درسته درسته درسته
مطمئن باش وارد همون بحران شدیم و همه ی خبرها صحت داره وقتی با تور سفر میکنیم لیدرها چیزهایی از بی ابی برامون میگن که مو به تن ادم راست میشه .. تقریبا" التماسمون می کنند که مواظب مصرف اب یاشیم
در مورد مصرف برق تقریبا" هر شب من و مهردخت سر این موضوع حرفمون میشه چون خیلی با تحکم بهم میگه چرا الکی چراغا روشنه و وقتی میگم ملایم تر هم میتونی تذکی بدی میگه : اگه ملایم فایده داشت تا الان دیگه یاد گرفته بودی

خواهش میکنم ! خدا کنه کمی هم تاثیر داشته باشه ...

مهربانو/ یکشنبه 17 خرداد 1394 ساعت 18:51 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام داداشم
ملیحه جون پیدامون کرده ولی هرچی برات سعی میکنه کامنت بذاره نمی تونه تو کامنت دونی من بهت سلام داده

سلام بر مهربانوی عزیز
خدارو شکر که ملیحه خانم هم به جمعمون پیوست ...
واقعن دارم فکر میکنم انگار سوار هواپیمائی بودیم و بعد از سقوط هواپیما توی یه جزیره ی متروکه ، حالا کم کم داریم همدیگه رو پیدا میکنیم ...

مهدیس شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 14:39 http://havaspart.blogsky.com/

سلام داداش بهمن خونه جدیدتون مبارک

سلام بر مهدیس خانم عزیز
ممنون که تشریف آوردین . خونه مو منور کردین
واقعن از دیدن پیامت خوشحال شدم ...

پونه شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 13:47

سلام عمو بهمن
ای بابا عمو جان اتاق خود من یه لامپی داره که پریزش اتاق بغلیه چون قبلا دوتا اتاق یکی بود بعد تیغه کشیدن وسطش گفتم خدماتی بیاد اون لامپو بکنه من نبودم اومده اشتباهی یه لامپ دیگه رو کنده بعد من موقع رفتن هر روز می بینم لامپ روشنه میرم می بینم رفتن درشون قفله به مسئولشون گفتم اگر کلید دارید من این لامپو خاموش کنم چند بار اینکارو کردم دیدم منو بد نگاه می کنند دیگه توبه نمودم و برای مملکت دلسوزی نکردم تا جانم در امان باشه
همش شعار میدیم خشکسالی جدیه شهر ما به شهر باران معروفه ولی الان شمال بارندگیش اینقدر کم شده که گاهی من وحشت می کنم و می ترسم چون زمانی که بچه بودیم هفته ای نبود که بارون نداشته باشیم ولی حالا گاهی فصل تابستون تا چند هفته باورون نمیاد واقعا قضیه جدیه

سلام بر پونه عزیز
میدونی مشکل کار شما کجاست ؟
مشکل اونجاست که شوما به کلید برق میگی پریز
خب اون بنده خداها هم نمیدونن منظورتون چیه فلذا براتون کاری انجام نمیدن ...
ضمنن شما که نباید زود ناامید بشین !
کافیه موقع خروج از اداره یه صندلی بزاری زیر پاتو با یه دستمال کمی لامپو شُل کنی تا خاموش بشه و فرداهم اولین کاری که میکنی میری روی صندلی و لامپو سفت میکنی ( البته بدون استفاده از دستمال ! آخه لامپ خاموش سرده )
این میشه صرفه جوئی در مصرف برق که هی میگن کار خیلی خوبیه ...

نادی شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 10:00

سلام
اهل هر مکتبی که باشیم اهمیت صرفه جویی و درست استفاده کردن را به ما توصیه شده ولی متاسفانه فقط در اموال شخصی و مصلحت فردی ملاحظه میشود.

سلام نادی عزیز و با مرام
متاسفانه چیزی که اهمیت نداره نظرات مکتبه !!! شرمنده که اینو میگم ...
آخه بعضیا سوای فرمایشات دین ، خودشون اهل مراعات کردن هستن ...
و بعضیا که اصولن اهل مراعات کردن نیستن ، چه دین بگه و چه نگه اونا کار خودشونو میکنن ...
حالا بعضیا از اینم فراتر میرن ، اصراف میکنن و میگن پولشو میدیم ...

شیوا شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 09:19

سلام آقا بهمن خوبید؟ ادرس شما رو از وبلاگ مهربانو جون برداشتم. مبارک باشه.
متاسفانه همین طور هست. مصرف برق و آب و گاز خیلی زیاده . بیشترش هم توی ادارات و شرکت ها هست متاسفانه. چون خودمون پولش رو نمی دیم برامون مهم نیست. کاش همه ارگان ها بیان شیرهای آبشون رو مجهز به چشم الکترونیک کنن. اینجوری هم اینهایی که شیر آب رو باز می گذارن و حرف می زنن مصرف آبشون کمتر میشه هم امثال من که هر وقت لازمه دستمو بشورم مجورم یه دور کل سینک رو بشورم تا کثیف کاری های بقیه تمیز شه !
و همچنین روی مخ هستن تمامی همسایگانی که هر روز می بینم سرایدارهاشون کل حیاط و کوچه رو با شیلنگ می بنده به آب و حتی آشغالهای کوچه رو هم با آب هدایت می کنه !
من که تو فکر مهاجرت به شمالم

سلاااااااااااااام بر خواهر شیرین بیانم شیوای عزیز و خوش قلم و خوش قدم
چقدر خوشحال شدم از دیدنتون ...
خدارو شکر که سلامت و سرحال هستین . انشاالله
در مورد شیرهای الکترونیکی باید عرض کنم که شرکت ما اینکارو کرد ولی بعد از یه مدتی همه ی شیرها خراب شدن و دوباره عوضشون کردن و شیر معمولی گذاشتن ...
یعنی انگار تکنولوژی به ماها نیومده ...

ماهی سیاه کوچولو جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 19:43 http://1nicegirl8.blogsky.com/

سلام خونه جدید مبارک

سلااااااااااااااام بر ماهی خوب و مهربونمون
خدایا چه نعمتی ! چقدر خوشحالم که ماهی کوچولوی خودمون به اینجا اومدن ...
ماهی جان خیلی خیلی خوش اومدی
امیدوارم هرچه زودتر مامان بابا به سلامتی به خونه برگشته باشن و حال کاوه جون هم خوبِ خوبِ خوب باشه ...

سهیلا جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 17:45 http://rooz-2020.blogsky.com/

ان شاالله درست میشیم داش بهمن...فوق فوقش سیصد الی چهارصدسالی وقت لازمه که اونم چشم برهم زدنی میگذره و ماهم یه روزی همپای دنیای غرب قدم میزنیم و دل جهان بیستمیارو میسوزونیم...وال لاااااااا
از خدا که دور نیست عامو
شما هم به فرک سلامتیت باش ...و سعی کن این دوره ی پاکی رو به سلامت بگذرونی....

منم میدونم انشاالله درست میشیم ! ولی به نظر من حدود 500 الی 1000 سال زمان لازم داریم بله تعجب نداره ...
تازه وقتی بعده 1000 سال درست شدیم ، اونا 2000 سال از ما جلوترن ... بله اینطوریاست دادا
ممنون که به فکر منو سلامتیم هستی ...

مهربانو جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 15:40 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام داداش بهمن
اومدم اینجا http://baranbahri52.blogsky.com/
پرشین بلاگ دیوانه م کرد
فقط الان لینک دوستانو نمیدونم کجا بذارم دارم می گردم ببینم پیداش میکنم ؟
همسایه خودت شدم

سلام خواهر خوبم مهربانوی عزیز
خیلی خیلی خوشحالم شمارو اینجا میبینم ...
واقعن احساس میکنم دوباره به بلاگفا برگشتم ...
راستش من خودم اینجا هنوز غریبه هستم و اگه کسی صاحب خونه است اون " سهیلا خانومه "
ایشون بود که با ترفندهای زنونه ش همه مونو وادار کرد بلاگفارو ترک کنیم ...
برا لینک دوستانم میام براتون توضیح میدم .

tarlan جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 11:37 http://tarlantab.blogsky.com/

نمیدونم برنامه کلاه قرمزی رو میبینین یا نه منکه خیلی علاقه دارم مخصوصا به جیگر .ایندفعه همش سر یک موضوعی که حق خودش بود میگفت میفهمم میفهمم میفهمم ولی باز حرف خودشو میزد حالا حکایت ما ایرانیهاست همه چی رو میدونیم ولی عمل نمیکنیم صرفه جویی در اب و گاز یکیشون و جدا سازی آشغالها و محیط زیست و سیگار نکشیدن و...... که اگر بهشون عمل میکردیم چی میشد...
آقا بهمن امیدوارم هرچه زودتر حالتون خوب بشه که میدونم هیچی بدتر از درد استخوان نیست .منم الان مثلا تو استراحت مطلق هستم به خاطر درد پام

سلام ترلان عزیز و با محبت
امیدوارم هرچه زودتر حال و روزتون خوبِ خوب بشه
این دو سه روزه تا حد جاری شدن دو سه قطره اشک درد کشیدم ...
البته به قول سهیلا خانم احتمالن بیشتر درد ترک بلاگفا بوده شاید ...
در مورد این خصلتهای زشت ما ایرانیا هم گفتن نداره ! تکرار مکرراته ...متاسفانه ...

نسرین جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 01:14 http://yakroozeno.blogsky.com/

مشکل ما ایرونیا اینه که همه رو می دونیم ولی عمل کردنش رو می ذاریم واسه بقیه. خودمون باید راحت باشیم!!! نمی دونم این خصلتو از کی به ارث بردیم.
آقا بهمن خبری از نگین ندارین؟ امیدوارم حالش خوب باشه

واقعن منم موندم توی این خصلت ایرونیا ! تقریبن اکثر ما ایرونیا اهل حرف زدن و روضه خوندنیم ! نمیدونم مشابه ملت ماهم توی جغرافیای عالم وجود داره ...؟ و اما در مورد نگین بانو راستش از حال و روز ایشون توی وبلاگ سهیلا خانم مطلع میشدم . یه بارم که من حال شما رو از ایشون پرسیدم اظهار بی اطلاعی می کرد ... بهرحال امیدوارم هرچه زودتر پیداش بشه ... اینم آدرس وبلاگی که فعلن به اونجا سر میزنه :
http://rooz-2020.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد